دیکشنری
داستان آبیدیک
planned obsolescence
plænd ɔbsəlɛsəns
فارسی
1
حسابداری و مالی
::
از رواج انداختن ساختگی- از رواج انداختن برنامهریزیشده
شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PLANIROSTRAL
PLANISH
PLANISPHERE
PLANK
PLANK COFFIN
PLANK MARCH
PLANK OVER
PLANK SLAB ELEMENTS
PLANKER
PLANKING
PLANKTER
PLANKTON
PLANKTONS
PLANLESS
PLANNED ECONOMY
PLANNED OBSOLESCENCE
PLANNER
PLANNING
PLANNING HORIZON
PLANNING MATERIALITY
PLANNING MEMORANDUM
PLANNING PROCESS
PLANNING SESSION
PLANO CONCAVE
PLANO CONVEX
PLANOGRAPHY
PLANOMETER
PLANONONCAVE
PLANONONVEX
PLANOSOL
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید